مامان جون من چه مهربونه
دوسش دارم خیلی زیاد خودش می دونه
یه شاخه گل هدیه ی ماست برای مادر
اونکه به فکر بچه هاست از همه بیشتر
بابای خوبم چراغ خونست
دستای گرم اون برام یه آشیونه است
یه شاخه گل هدیه ی ما برای بابا
اونکه همیشه سایه اش روی سر ماست
داداش جون من لنگه نداره
وقتی میاد برای من شادی میاره
یه شاخه گل هدیه ی ماست برای داداش
خدای خوب و مهربون مواظبش باش
خواهر خوبم چه نازنینه
برای من فرشته ی روی زمینه
یه شاخه گل هدیه ی ما برای خواهر
که خوب و مهربون اون ، مثل یه مادر
ما همه هستیم یه خونواده
خونه داریم کوچیک و قشنگ و ساده
هر کسی تو خونه ی خود دلخوش و شاده
شکر خدا داده به ما یه خونواده
[ سه شنبه 92/10/10 ] [ 12:29 عصر ] [ آجرلو ]
دست بزنید و شادی کنید
امشب شب تولده
تو باغ سبز زندگی
یه غنچه گل وا شده
گل و گل و گلت، گل گلکه
چه خوشکل وبا نمکه
تولدش مبارکه
مبارکه مبارکه
خنده نشسته رو لباش
شادی می باره از چشاش
قد کشیده و بزرگ شده
قربون اون قد و بالاش
کیک تولد بیارین
بیار بیار کیکو بیار
شمعا رو زود روش بذاریم
بذار بذار شمعو بذار
گل و گل و گلت، گل گلکه
چه خوشکل وبا نمکه
تولدش مبارکه
مبارکه مبارکه
یک و دو سه د یالا
شمعا رو فوت کن حالا
تولدت مبارک
چشم نخوری ایشالا
ببر ببر کیکو ببر
به مام بده تو هم بخور
ناز و ناز و نازنینه
ماه روی زمینه
کیک تولدش هم
مثل خودش شیرینه
[ سه شنبه 92/10/10 ] [ 12:27 عصر ] [ آجرلو ]
سلام مداد زردم
بازم نقاشی کردم
آهای مداد آبی
بیداری یا که خوابی
آسمونو آبی کن
روزشو آفتابی کن
می خوام چمن بکارم
مدادشو ندارم
چمن که آبی رنگ نیست
زرد که باشه قشنگ نیست
مداد آبی و زرد
باید بهم کمک کرد
رنگ شما دوهر تا
میشه یه سبززیبا
رنگو رو هم بذارید
اینجا چمن بکارید
[ سه شنبه 92/10/10 ] [ 12:25 عصر ] [ آجرلو ]
خورشید خانم دوباره
مهمون خونه ماست
مثل همیشه روشن
مثل همیشه زیباست
با دستای قشنگش
ناز می کنه گلا رو
وقتی گلا می خندن
حس می کنم خدا رو
گلای سرخ باغچه
جون می گیرن دوباره
خورشید موطلایی
حرفای تازه داره
کاشکی همیشه خورشید
قصه برام بخونه
حتی شبای تاریک
تو آسمون بمونه
[ سه شنبه 92/10/10 ] [ 12:24 عصر ] [ آجرلو ]
دلها به هوای روز نو باز تپید
نوروز و بهار و بزم یاران خوش باد
در خاک وطن ، نه در دیار تبعید
--------
نوروز! خوش آمدی صفا آوردی!
غمزخم فراق را دوا آوردی
همراه تو باز اشک ما نیز دمید
بویی مگر از میهن ما آوردی!
--------
بر سفرهی هفت سین نشستن نیکوست
هم سنبل و سیب و دود ِ کُندر خوشبوست
افسوس که هر سفره کنارش خالی ست
از پاره دلی گمشده یا همدم و دوست
--------
هر چند زمان بزم و نوش آمده است ،
بلبل به خروش و گل به جوش آمده است ،
با چند بهار ، لالهی خفته به خاک ،
نوروز کبود و لاله پوش آمده است!
--------
نوروز رسید و ما همان در دیروز
در رزم نه بر دشمن شادی پیروز
این غُصّه مرا کشت که دور از میهن
هر سال سر آمد و نیامد نوروز !
--------
نوروز نُماد جاودان نوشدن است
تجدید جوانی جهان کهن است
زینها همه خوبتر که هر نو شدنش
باز آور ِ نام پاک ایران من است
--------
دلتنگ ز غربتیم و شادان باشیم
از آنکه درست عهد و پیمان باشیم
بادا که چو نوروز رسد دیگر بار
با سفرهی هفت سین در ایران باشیم
[ یکشنبه 88/12/9 ] [ 6:46 عصر ] [ آجرلو ]
بر چهره ی گل نسیم نوروز خوش است
بر طرف چمن روی دلفروز خوش است
از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست
خوش باش ومگوزدی که امروزخوش است[ یکشنبه 88/12/9 ] [ 6:46 عصر ] [ آجرلو ]
بر چهره ی گل نسیم نوروز خوش است
بر طرف چمن روی دلفروز خوش است
از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست
خوش باش ومگوزدی که امروزخوش است[ یکشنبه 88/12/9 ] [ 6:43 عصر ] [ آجرلو ]
دلها به هوای روز نو باز تپید
نوروز و بهار و بزم یاران خوش باد
در خاک وطن ، نه در دیار تبعید
--------
نوروز! خوش آمدی صفا آوردی!
غمزخم فراق را دوا آوردی
همراه تو باز اشک ما نیز دمید
بویی مگر از میهن ما آوردی!
--------
بر سفرهی هفت سین نشستن نیکوست
هم سنبل و سیب و دود ِ کُندر خوشبوست
افسوس که هر سفره کنارش خالی ست
از پاره دلی گمشده یا همدم و دوست
--------
هر چند زمان بزم و نوش آمده است ،
بلبل به خروش و گل به جوش آمده است ،
با چند بهار ، لالهی خفته به خاک ،
نوروز کبود و لاله پوش آمده است!
--------
نوروز رسید و ما همان در دیروز
در رزم نه بر دشمن شادی پیروز
این غُصّه مرا کشت که دور از میهن
هر سال سر آمد و نیامد نوروز !
--------
نوروز نُماد جاودان نوشدن است
تجدید جوانی جهان کهن است
زینها همه خوبتر که هر نو شدنش
باز آور ِ نام پاک ایران من است
--------
دلتنگ ز غربتیم و شادان باشیم
از آنکه درست عهد و پیمان باشیم
بادا که چو نوروز رسد دیگر بار
با سفرهی هفت سین در ایران باشیم
[ یکشنبه 88/12/9 ] [ 6:43 عصر ] [ آجرلو ]
باد اومد و تاپش داد / ابر اومد و آبش داد
شب اومد و خوابش کرد / روز اومد بیدارش کرد
برف اومد و سرد شد / پیراهنش زرد شد
بهار که از راه رسید / درخت سیبم رو دید
بهار به او عیدی داد /اگر که گفتی چی داد؟
سبزه داد:) :)
[ جمعه 88/11/23 ] [ 4:5 عصر ] [ آجرلو ]
مادربزرگ
وقتی اومد
خسته بود
چار قدش و
دور سرش
بسته بود
صدای کفشش که اومد
دویدم
دور گُلای دامنش
پریدم
بوسه زدم روی لُپاش
تموم شدن خستگی هاش
[ جمعه 88/11/23 ] [ 4:2 عصر ] [ آجرلو ]